وقتے مےخواهمت و نیستے
اتفاق ِ تازه اے نمےافتد؛
فقط من، ذره ذره ایوب مے شوم!!!
*************************************
وقتی از اسمان ستاره می بارد
من دستهایم را شکل قنوت میگیرم
شاید یکی از ستاره های اسمان پاک خدا
قنوت دستانم را نورانی کند..
گر چه خودم خوب میدانم
این دستان ناپاک
لایق نورانی شدن نیستند..
هر روز که می گذرد
از خود و خدای خود دورترم
این هم سرنوشت نا تمام من و خدای من است
نظرات شما عزیزان: